محمد حسن گودرزی :فیلم های فضایی به عنوان زیر شاخه ای از فیلم های ژانر علمی-تخیلی شناخته می شوند که از همان ابتدای ظهور سینما باعث جلب نظر تماشاگران از هر قشر و رده سنی می شوند. امروزه فیلم های فضایی با استفاده از فناوری هایی مانند CGI بسیار تماشایی تر از همتایان قدیمی تر خود جلوه می کنند.
با این همه در فیلم های فضایی مسائلی دیده می شود که کاملا با واقعیت های علمی در فضا تفاوت دارد و این موضوعات تبدیل به باور اشتباه بسیاری از افراد در مورد فضا و سفرهای فضایی شده است. وب سایت LISTVERSE در مطلبی به 10 مورد از این اشتباهات اشاره کرده است.
10- انفجار در فضا
شکی نیست دیدن انفجار بزرگی در فضا که یک صفحه نمایش با کیفیت بالا یکی از لذت های سینما رو ها به شمار می رود. اما جدای از تصاویر چشمگیر، این که آیا این انفجارها می توانند از نظر علمی اتفاق بیفتند یا خیر ، موضوع دیگری است. انفجارهای روی زمین - که فیلم ها از آن الهام می گیرند - به دلیل وجود هوا و جاذبه به وجود می آیند. هوا به عنوان اکسید کننده عمل می کند و فشار خارج از این انفجار باعث می شود که این انفجار به بیرون پرواز کند و دوباره به داخل زمین سقوط کند.
انفجارها در فضا بسیار متفاوت خواهند بود. علی رغم عدم وجود هوا ، آتش سوزی ایجاد می شود - زیرا بعضی از انواع سوخت ها می توانند به عنوان اکسید کننده عمل کنند - گرچه این مانند آتش سوزی نیست که ما می شناسیم. این آتش سوزی به نظر می رسد به دلیل کمبود جاذبه بودن و عدم مقاومت در برابر هوا ، مانند توپ مداوم در حال گسترش است.
این آتش سوزی برای سفینه های نزدیک به محل آتش سوزی، بسیار خطرناک است زیرا این آتش سوزی تا زمان توقف آن به سرعت حرکت می کند.
9- سیاه چاله ها همه چیز را می بلعند
سیاه چاله ها در فیلم ها به عنوان گرداب های بزرگی از عذاب و تخریب به تصویر کشیده می شوند که اگر در مجاورت یکی از آنها قرار بگیرید نمی توانید از آن فرار کنید. این همان چیزی است که بیشتر ما آنها را تصور می کنیم ، زیرا واقعاً چیز دیگری برای ادامه کار نداریم چون کتابهای فیزیک برای خواندن و درک موضوع سیاه چاله ها بسیار پیچیده هستند.
با این همه اگر حتی ابتدایی ترین توضیحات آکادمیک در مورد سیاه چاله ها را بخوانید ، می فهمید که ما در مورد آنها اشتباه فکر می کنیم. آنها هیچ تفاوتی با سایر اجرام آسمانی دیگر در جهان ندارند ، زیرا کشش آنها به طور مستقیم با جرم آنها ارتباط مستقیم دارد. آنها نمی توانند چیزی بیش از آنچه اندازه آنها اجازه می دهد ، جذب کنند. اگر خورشید ما به نوعی با یک سیاه چاله به اندازه خود جایگزین شود ، مطلقاً هیچ چیزی در منظومه شمسی تغییر نخواهد کرد.درست است که سیاه چاله همه چیز را در نزدیکی افق رویداد خود می بلعد اما فقط یک اثر گرانشی معمولی در چیزهای خارج از شعاع (که معمولاً بسیار ناچیز است) خواهد داشت.
8-کمربند های سیاره ای بسیار شلوغ و متراکم است
سیارات درونی و بیرونی منظومه شمسی با چیزی به نام کمربند سیارکی از هم جدا می شوند. همانطور که از نام آن مشخص است ، این حلقه ای از سیارک ها و سایر خرده سنگ هایی است که در اطراف خورشید می چرخند و استفاده از آن در فیلم های فضایی تبدیل به یک عادت شده است. معمولاً در فیلم ها این کمربند را به عنوان منطقه شلوغ نشان می دهند ، با ابرهای متراکم از سنگ ها که باید در آنجا به طور ماهرانه مانور دهید تا به طرف دیگر برسید.
باید گفت که این تصور از کمربند سیاره ای کاملا اشتباه است. فضای سیارک موجود در کمربند به دلیل مسافت آن بسیار شبیه آسمان از زمین است و برای هر فضاپیمایی که از آن عبور کند ، احتمال تصادف بسیار کمی وجود دارد ، زیرا سیارک ها به فاصله بسیار زیاد و دور از یکدیگر قرار دارند.
7- همه چیز در مورد سلاح های فضایی
طبیعی است که ما جنگ فضایی را از نبردهای روی زمین الگو برداری می کنیم ، زیرا این تنها مرجع ما است. نبردهای فضایی با سفینه های هواپیماشکل مانند هواپیماهای روی زمین، بسیار شبیه به نبردهایی است که در فیلمهای جنگ جهانی دوم مشاهده می کنیم.
در حالی که این نبردها بسیار جذاب به نظر می رسند باید گفت که آنها مبتنی بر واقعیت علمی نیستند. جنگ فضایی واقعی با فضاپیماهای جنگی فاقد طراحی آیرودینامیک که به منظور جلوگیری از فشار و مقاومت در برابر تششعات کیهانی احتمالاً شباهتی به فیلم ها نخواهد داشت. از سوی دیگر تاکتیک های مبارزه در فضا نیز به طور کلی متفاوت است. در حالی که استراتژی کلی نبرد جنگ مبتنی بر زمین هنوز هم کارایی دارد، مانور جنگی در یک نبرد فضایی واقعی برای هر کسی که با تماشای جنگ ستارگان بزرگ شده عجیب و دور از ذهن است.
6-زرد بودن خورشید به دلیل سوختن آن است
علیرغم اینکه دلیل اصلی زندگی روی زمین است ، اکثر ما هنوز چگونگی کار خورشید را نمی دانیم. این فرض همیشه مطرح بوده که رنگ آن احتمالاً به این دلیل که فکر می کنیم مانند آتش در حال سوختن، زرد است. این همچنین بدان معنی است که ما کاملاً نمی دانیم چه چیزی باعث می شود خورشید آنقدر گرما تولید کند.
بیشتر تصوراتی که افراد از خورشید که اشتباه است. برای مثال ، خورشید به هیچ وجه زرد نیست و فقط زرد به نظر می رسد زیرا جو زمین به آن رنگ زرد می دهد. نور خورشید به رنگ سفید خالص است. مهمتر از همه ، خورشید به هیچ وجه نمی سوزد و به جای آتش دائمی ، گرمای خورشید از واکنش های همجوشی مولکول های مختلف در هسته آن ناشی می شود.
5- سیارات همیشه دور خورشید می چرخند
هنگامی که ما به منظومه های مختلف خورشیدی در سراسر عالم فکر می کنیم معمولا این گونه به تصویر کشیده می شوند که یک ستاره ثابت در مرکز وجود دارد و - بسته به اینکه منظومه دارای سیارات باشد - اجسام آسمانی مختلفی که بدون در نظر گرفتن اندازه هایشان ، در اطراف آن در مسیرهای دایره یا بیضی می چرخند.
در حالی که این مسئله برای همسایه کیهانی ما بسیار صادق است ، در یک منظومه شمسی با بیش از یک سیاره به بزرگی ، مثلاً مشتری (یا بزرگتر) ، چرخش آنها بسیار متفاوت به نظر می رسد و احتمالاً شما ستاره آن منظومه را در حال نوعی حرکت مشاهده می کنید.
جاذبه نیرویی دو طرفه است ، بنابراین زمین در حال کشیدن خورشید و خورشید در حال کشیدن زمین است. ما فقط متوجه آن نمی شویم زیرا اثر گرانشی زمین در مقایسه با خورشید ناچیز است ، هرچند که برای سیارات بزرگتر اینگونه نیست. در مورد مشتری و خورشید ، آنها در واقع در حدود یک نقطه از فضای فراتر از سطح خورشید در گردش هستند. این تأثیر برای منظومه هایی با سیارات بسیار بزرگتر مانند مشتری حتی بیشتر برجسته تر خواهد بود.
4- پرتوهای لیزر قابل مشاهده هستند
سلاح های لیزری مدتی است که بخشی از فیلم های علمی تخیلی شده اند. درحالیکه به زمان دیدن سلاح های لیزری در میدان های نبرد واقعی نزدیکتر می شویم، بیشتر مردم وقتی بدانند که آنها مانند فیلم ها نیستند، نا امید می شوند. در حقیقت ، پرتوی لیزر یک انرژی متمرکز است که می تواند برای کارکردهای مختلف در میدان نبرد به کار رود ، چیزی که کارگردانان فیلم های فضایی بارها و بارها از آن استفاده کرده اند.
برخلاف فیلمها ، پرتوهای لیزر در زندگی واقعی کاملاً نامرئی هستند (مگر اینکه درست به چشم شما بخورد) ، زیرا هیچ ذره ای برای پراکندگی نور وجود ندارد.
3-بی وزنی
اعتقاد عمومی بر این است که افراد در فضا بی وزن هستند ، که به نظر می رسد فرضی معقول است ، زیرا جاذبه ای در آنجا وجود ندارد. بسیاری از فیلم ها و آثار داستانی به این فرضیه اعتبار می دهند ، و فیلم های بسیاری از افرادی که در فضا شناور هستند، به عنوان مثال در ایستگاه فضایی بین المللی (ISS)، نشان می دهد که آنها واقعاً بی وزن هستند.
غیر از این ، افراد همیشه تحت تأثیر جاذبه از جایی هستند و مهم نیست که چقدر ضعیف باشد. شما هرگز در فضا واقعاً بی وزن نیستید ، مگر اینکه در حرکت دائمی در اطراف یک سیاره یا جرم آسمانی دیگر قرار گیرید ، همانند ISS. با این همه معلوم نیست که چرا در فیلم ها هنوز هم فضا بدون جاذبه به تصویر کشیده می شود زیرا جاذبه در همه جای فضا وجود دارد.
2-صدا در فضا
این ایده که می توانید صدای انفجارها را در فضا بشنوید ، بیشتر ناشی از فیلم های فضایی قرن گذشته است در حالیکه انی موضوع درست نیست و به دلیل کمبود هوا و مولکول های ارتعاش ، صدا به راحتی نمی تواند در فضا حرکت کند. البته ما باید از این امر سپاسگزار باشیم ، زیرا اگر شنیدن صدا در فضا ممکن باشد ما همیشه قادر خواهیم بود صداهای جهان را بشنویم ، مانند انفجار ثابت هسته ای خورشید. برخلاف فیلم معروف استنلی کوبریک به نام 2001: اودیسه فضایی، سایر فیلم های فضایی این قانون را نادیده می گیرند.
1-هیچ چیز در فضا سریعتر از سرعت نور نیست
معمولاً سرعت نور به عنوان مانع نهایی برای بشریت در نظر گرفته می شود ، زیرا رسیدن به آن غیرقابل تصور است. نظریه های بسیاری در مورد رسیدن به سرعت نور وجود دارد، اما هیچ یک از معادلات ما سرعت بیشتر از نور را نفی نمی کند. ما حداقل یک چیز را می شناسیم که سریعتر از سرعت نور است: سرعت انبساط آن.
از نظر دانشمندان و کارشناسان فضا ، کیهان سریعتر از سرعت نور در حال گسترش است (حداقل از نظر سرعت اشیاء مختلف ، مانند کهکشان های دوردست ، نسبت به یکدیگر) ، اگرچه این چیزی نیست که به راحتی احساس و فهمیده شود. میزان گسترش آن نیز متناسب با دوری فاصله از چیزی است؛ هر چه دورتر باشد ، سریعتر دور می شود. اثبات علمی (البته تئوریک) وجود دارد که می توان سریعتر از سرعت نور حرکت کرد ، اگرچه ما هنوز نتوانسته ایم آنها را در واقعیت پیدا کنیم. بسیاری از دانشمندان بر این باورند که چیزهای بیشتری وجود دارد که می توانند مانع سرعت نور را به چالش بکشند. تنها کاری که باید انجام دهیم این است که آنها را پیدا کنیم.